فاروق (بازخوانی دیدگاه صحابه پیامبردرباره مسأله خلافت)
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( جمعه 88/9/6 :: ساعت 10:47 عصر )
حدیث غدیر در مورد اصل واقعه غدیر خوب است که همهى افرادى که به مسائل تاریخ اسلام علاقمندند، بدانند قضیه غدیر یک قضیهى مسلّم است؛ مشکوک نیست. فقط شیعیان نیستند که آن را نقل کردهاند، بلکه محدثان سنّى - چه در دورههاى گذشته، چه در دورههاى میانى و بعدى - این ماجرا را نقل کردهاند؛ یعنى همین ماجرا را که پیامبر اکرم در سفر حجةالوداع در بازگشت، وقتى رسید به محلى که به نام غدیر معروف است، آنجا ایستاد، توقف کرد، کاروان بزرگ مسلمانان که در این سفر با پیامبر حج مىگزاردند، بعضى جلو رفته بودند، پیکهایى را پیامبر فرستاد که آنهایى که جلو رفتند، برگردند عقب و ایستادند تا آنهایى که عقب ماندهاند برسند، یک اجتماع عظیمى در آنجا تشکیل شد. حالا صدهزار، صدوبیست هزار، نود هزار؛ اختلاف است، حالا هر چه؛ اجتماع بزرگى بوده است. در آن هواى گرم که از شدت گرما مردم ساکن جزیرةالعرب که خیلىشان هم مال بیابانها و روستاها بودند و به گرما عادت داشتند، طاقت نمىآوردند روى زمین داغ بایستند. این در روایت هست. در روایات اهل سنت اینها عباهایشان را زیر پایشان مىگذاشتند که طاقت بیاورند و بایستند؛ این قدر هوا گرم بود. در یک چنین شرایطى پیغمبر اکرم امیرالمؤمنین را از زمین بلند مىکند، جلوى چشم این خلایق نگه مىدارد و مىگوید: »من کنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه عاد من عاداه.« البته قبل هم دارد این جملات، بعد هم دارد ... این را ... برادران اهل سنت ما در کتابهاى معتبر - نه یکى، نه دو تا، در دهها کتاب معتبر - این حدیث را نقل کردهاند که مرحوم علامهى امینى اینها را جمع کرده است و غیر از ایشان هم کتابهاى زیادى نوشتهاند.[1]
| |||||
|