فاروق (بازخوانی دیدگاه صحابه پیامبردرباره مسأله خلافت)
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( جمعه 90/6/4 :: ساعت 1:59 عصر )
سال پیش در ماه رجب توفیق یافتم به عمره مشرف شوم. حاصل آن سفرنامه ای بود که تصمیم دارم قسمنهایی از آن را نقل کنم: یک بام و دو هوا داشتم از بقیع به سمت حرم پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می رفتم. از باب جبرئیل علیه السلام وارد حرم شدم. در همین اثنا از اتاقک سمت راست باب جبرئیل، پیرمرد چفیه قرمزسیه چرده ای برای لحظه ای درِ اتاق را باز کرد و به بیرون سرک کشید. در همان لحظه چند نفر عرب به سمتش هجوم آوردند. پیرمرد دست خود را دراز کرد و اجازه داد عربها یکی یکی خم شده، دست او را ببوسند و بر چشمان خود بکشند!! از پیرمرد ریش سفیدی که کنار در اتاقک نشسته بود، پرسیدم: آن شخص کیست؟ گفت: خادم الحرم! | |||||
|