فاروق (بازخوانی دیدگاه صحابه پیامبردرباره مسأله خلافت)
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( جمعه 88/11/30 :: ساعت 2:5 عصر )
ردّیههاى تحفه اثنا عشریّه[1] پس از تألیف و انتشار تحفه، سیلِ ردود و انتقادهاى دانشیانِ شیعه در شبه بلاد قارّه و دیارِ عجم و عراق بر آن سرازیر شده، آثار پُر اَرجى در اِبطال و نقض مطالب تحفه به قلم آمد. این گونه آثار را که به زبانهاى تازى و پارسى و حتّى اُردو نگاشته شدهاند عموما مىتوان به دو بخش تقسیم کرد؛ نخست آثارى که به ردّ سراسرِ کتاب تحفه پرداختهاند، و دیگر آثارى که بخشى از بخشهاى دوازدهگانه تحفه را بِدید داشته، و موشکافانه به بررسى علمى و نقدِ هَفَوات آن دست یازیدهاند. در بخش نخست مىتوان به آثارِ زیر اشاره کرد: | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( جمعه 88/11/30 :: ساعت 1:46 عصر )
ابن جوزی ، عالم معروف اهل سنت در کتاب الموضوعات مینویسد : أبی درداء از پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم نقل میکند که آن حضرت فرمود : در شب معراج دیدم که در عرش خداوند بر لوحی سبز با نور سفید نوشته شده بود « خدایی جز خدای یکتا نیست ، محمد صلی الله علیه وآله وسلم رسول او است ، ابوبکر صدیق و عمر فاروق است ! . بعد در نقد روایت مینویسد : هذا حدیث لا یصحّ ، ادامه مطلب... | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( جمعه 88/11/30 :: ساعت 1:39 عصر )
ابن ماجه قزوینی در سنن (از صحاح سته اهل ) با سند صحیح نقل کرده: عَنْ عَبَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ عَلِیٌّ أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَأَخُو رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَأَنَا الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ لَا یَقُولُهَا بَعْدِی إِلَّا کَذَّابٌ صَلَّیْتُ قَبْلَ النَّاسِ بِسَبْعِ سِنِینَ .[1] عباد بن عبد الله گوید : علی علیه السلام فرمود : من بنده خدا ، برادر رسول خدا و صدیق اکبر هستم ، پس از من جز دروغگو کسی دیگر خود را «صدیق» نخواهد خواند ، من هفت سال قبل از دیگران نماز میخواندم . محقق سنن ابن ماجه در ادامه مینویسد : فی الزوائد : هذا إسناد صحیح . رجاله ثقات . رواه الحاکم فی المستدرک عن المنهال . وقال : صحیح على شرط الشیخین. (بوصیری) این روایت را در زوائد (سنن ابن ماجة) نقل کرده و گفته است : « سند آن صحیح و راویان آن مورد اعتماد هستند» . همچنین حاکم نیشابوری آن را نقل کرده و گفته است : « این روایت طبق شرائط مسلم و بخاری صحیح است» .
[1] سنن ابن ماجة : ج1 ، ص 44 ، و البدایة والنهایة : ج3 ، ص 26 و المستدرک : حاکم نیشابوری ، ج3 ، ص 112 ، و تاریخ طبری : ج2 ، ص 56 ، والکامل : ابن الاثیر ، ج2 ، ص 57 و فرائد السمطین : حموینی ، ج 1 ص 248 و الخصائص : نسائی ، ص 46 ، و تذکرة الخواص ، ابن جوزی : ص 108.
| |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( شنبه 88/11/24 :: ساعت 1:22 صبح )
ابن عباس یقول : یوم الخمیس وما یوم الخمیس ، ثم بکى حتى بل دمعه الحصى ، فقیل له : وما یوم الخمیس ؟ فقال : اشتد برسول الله وجعه یوم الخمیس فقال ائتونی بداوة وکتف أکتب لکم کتابا لن تضلوا بعده أبدا . فتنازعوا ولا ینبغی عند نبی تنازع فقالوا : هجر رسول الله . وفی روایة مسلم والطبری قالوا : ان رسول الله یهجر . وقال یونس الدیلمی : وصى النبی فقال قائلهم: قد ظل یهجر. مناقب آل أبی طالب ، ابن شهر آشوب ، ج 1، ص 203
| |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( شنبه 88/11/24 :: ساعت 12:35 صبح )
من الذی قال: ان الرجل لیهجر ؟ منع عمر من أن یکتب النبی (صلى الله علیه وآله) عند مماته کتاباً وقال : ((إن الرجل لیهجر)) أو : ((إن النبی غلبه الوجع)) , تجده بألفاظ مختلفة فی : 1ــ صحیح البخاری 1/32 کتاب العلم / باب کتابة العلم و 4 / 7 کتاب المرضى / باب قول المریض قوموا عنی و 4/271 کتاب الاعتصام بالکتاب والسنة / باب کراهیة الخلاف و 2/178 کتاب الجهاد والسیر / باب هل یستشفع إلى أهل الذمة و 4/62 باب الجزیة والموادعة مع أهل الذمة والحرب. 2ــ صحیح مسلم 3/1259 کتاب الوصیة / باب ترک الوصیة و 3/1257 کتاب الوصیة / باب ترک الوصیة . 3ــ مسند أحمد 1/24 و 222 و 3/346 .
| |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 2:43 عصر )
توى مکه هم نباید تقیه کنیم حضرت آیة الله العظمی خامنه ای: من به شدت برحذر مىدارم دوستان را از تقیهى در این چیز... در اثبات اینکه چرا یک عدهیى امروز مهر گذاشتن شیعه را ایراد مىگیرند، در حالى که مهر گذاشتن که دیگر قدر متیقن است دیگر؛ دَوران امر بین تعیین و تخییر است دیگر؛ اینکه دیگر محل کلام نیست. در دَوران امر بین تعیین و تخییر، قول اکثر اصولیین و محققین، تعیینشان این است که طرف تعیین را باید، احتمال تعیین را باید انتخاب کرد دیگر. خب بالاخره یا خاک تنها، خاک باید باشد، ارض باید باشد؛ یا ارض، و مثلاً فرض کنید که شیشه - از باب مثال - خب اینکه قدر متیقن است که! چرا این را ایراد مىکنند؟! این یک نکته است. این را چرا باید ما [تقیه کنیم؟] بنده اعتقادم این است ما توى این قضیه، توى مکه هم نباید تقیه کنیم. البته گوش نمىکنند حرف من را آقایان، اما من گفتهام سالها؛ گفتهام من به نظرم مىآید سر مهر گذاشتن، سر عدم تکفیر در نماز - عدم تکتف و تکفیر - سر این چیزها نباید ما تقیه بکنیم؛ ...مذهب ما این است دیگر؛ ما که امروز اقلّیت نیستیم، ما که یک گروه آنجورى نیستیم. اینکه جزو چیزهایى که مخلّ به وحدت باشد نیست. حالا یک وقت شما امام جماعت آنها را قبول ندارید، پشت سرش نماز مىخوانید تقیتاً، تقیهى همان مداراتى که امام فرمودند و درست هم هست؛ تقیهى تحبیبى؛ آن اشکالى ندارد. اما اینکه من مهر بگذارم یا نگذارم، این جهالتى است که توى ذهن او فرو کردهاند که این مهر، شرک است؛ خب ما باید از ذهنشان خارج کنیم؛ یعنى این چیزهایى را که جزو معارف رایج کشور ماست، این چیزها را اصلاً تقیه نباید کرد؛ باید حقیقت را گفت. ما به شما نمىگوییم شما مهر بگذار، اما به شما مىگوییم که مهر گذاشتن افضلالفردین است. او مىگوید که اینها مهر را پرستش مىکنند، خب این احتیاج به اثبات دارد؛ مگر نمىبینى که پرستش نمىکنیم؟ مگر نمىبینى که مهر به عنوان یک تکه خاک گذاشته مىشود. این چیز واضحى است؛ از هر عوامى مىخواهى بروى بپرسى، بپرس؛ یعنى باید این منطق باشد. حالت انفعال و اینکه حالا بد است و جلوى اینها و فلان؛ نه... یک جاهایى مىبینم در دست و زبان بعضیها که توجه ندارند به این نکته؛ پیش مىافتند جلو جلو که مثلاً نبادا پس بیفتند. این هم این نکته.[1] | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 2:31 عصر )
قال محمّد بن موسى المأمونی صاحب النسائی : سمعت قوماً ینکرون على أبی عبد الرحمن کتاب الخصائص لعلی ( علیه السلام ) ، وترکه تصنیف فضائل الشیخین ، فذکرت له ذلک. [1] تذکرة الحفاظ ، الذهبی : 2/699 ، خصائص أمیرالمؤمنین ( علیه السلام ) ، النسائی : 23 | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 2:9 عصر )
مناظرة حول سبّ الصحابة قال السنی (الأستاذ عادل فیصل السوری) : ما تقول فی هذا الحدیث : لا تسبُّوا أصحابی ، ومن سبَّ أصحابی فعلیه لعنة الله والملائکة والناس أجمعین ؟ [1] | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 1:52 عصر )
خال المؤمنین لماذا انحصرت الخؤولة فی معاویة ولم تشمل غیره ؟ ألم یکن لمحمّد بن أبی بکر شرف الخؤولة ؟ مع العلم أنه أفضل سیرة من معاویة ، فلو ذکر بسوء رضوا وأمسکوا ومالوا مع ذاکره ، ولو کان ذلک فی معاویة غضبوا وأنکروا ولعنوا من ذکره بسوء.(1) 1. مناظرة الشیخ محمّد الشیعی والأستاذ عادل فیصل السوری | |||||
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( سه شنبه 88/11/20 :: ساعت 2:26 عصر )
کتابهاى سید شرفالدین اعتقاد بنده اینست که کتابهاى سید شرفالدین براى عالم اسلام یعنى براى عالم تشییع از کتاب مرحوم علامه امینى مؤثرتر است.[1] | |||||
|