فاروق (بازخوانی دیدگاه صحابه پیامبردرباره مسأله خلافت)
|
![]() |
![]() | ||||
فاروق ( دوشنبه 89/1/30 :: ساعت 10:41 صبح )
دیدگاه اهل سنت درباره معاویه برادران اهل تسنن ما دربارهى معاویه دو رأى و دو نظر دارند: یک عده از برادران اهل تسنن معاویه را قبول دارند، یک عده هم قبول ندارند. بیشتر برادران سنى شافعى معاویه را قبول ندارند حتى کتابهایى درباره معاویه نوشتند؛ عباس عقّاد نویسندهى معروف مصرى کتابى دربارهى معاویه نوشته به نام معاویة فى المیزان؛ معاویه را مىسنجد. بسیار کتاب عجیب و تحلیلى مهمى است که دربارهى خصوصیات اخلاقى معاویه نوشته. البته برادران زیادى هم از اهل تسنن که بیشتر برادران حنفى ما هستند که در کشور خودمان در مرزهاى جنوبى کشورمان و بعضى از مرزهاى شرقى کشورمان هستند و همچنین در اقطار عالم اسلام که سنىهاى حنفى هستند اینها به معاویه اعتقاد دارند معاویه را قبول دارند. ما هم با اینکه خودمان معاویه را قبول نداریم ...احساسات آنها را جریحهدار نمىکنیم اهانت هم نمىکنیم، اما حقایق تاریخى را بیان مىکنیم. امیرالمؤمنین معاویه را قبول نداشت. امیرالمؤمنین با معاویه قابل مقایسه نبود. این از بدترین ظلمهاى تاریخ و ظلمهاى روزگار بوده که امیرالمؤمنین و معاویه را در کنار هم قرار داده. نه براى خاطر اینکه معاویه در دوران حکومتش چه کرده. نه به خاطر اینکه معاویه با امیرالمؤمنین چه کرده، بلکه به خاطر شخصیت معاویه و شخصیت امیرالمؤمنین قبل از خلافت. امیرالمؤمنین آن کسى است که در اولین جرقهى اسلام به اسلام ایمان آورده. اولین کسى که بعد از گفتن «قولوا لاالهالااللَّه» از زبان پیغمبر از مردها قبول کرد این دعوت را، امیرالمؤمنین بود. بعد هم از آن تاریخ تا دم مرگ یعنى بیش از پنجاه سال امیرالمؤمنین در راه این ایمان عاشقانه تلاش کرد. عاشقانه جنگید. هزاربار جان خودش را در معرض تلف شدن قرار داد. هزاران بار از جان پیغمبر از مقدسات اسلامى، از احکام اسلامى، از مؤمنین واقعى و خالص دفاع کرد. یک شب آسودگى و راحت ندید. و تمام رنجها را تحمل کرد براى خاطر این ایمان سیزده سال با پیغمبر در مکه بود. ده سال با پیغمبر در تمام ماجراها و آزمایشها در مدینه بود. این یک طرف قضیه است. حالا امیرالمؤمنین، معرفتش، تقوایش، زهدش، جهادش، بىاعتنائیش به دنیا، علمش، فقهش، همهى این خصوصیاتش را که ملاحظه کنید یک شخصیت عظیم غیرقابل تصور در ذهن را انسان مىبیند. بعد مىرویم سراغ معاویه. معاویه همان کسى است که آن وقتى که امیرالمؤمنین ایمان آورد، او ایمان نیاورد. امیرالمؤمنین از اسلام دفاع کرد او و پدرش و برادرش و قوم و خویشایش با امیرالمؤمنین و با پیغمبر و با اسلام جنگیدند، تمام سیزده سال زندگى پیغمبر در مکه بین پیغمبر و جناح ابوسفیان و فرزندان ابوسفیان جنگ و معارضه بود. بعد هم که پیغمبر به مدینه آمدند باز هم دائماً با اینها درگیرى و جنگ و نزاع داشتند؛ در بدر و احد و در احزاب و در همهى این جنگهایى که تا سال هشتم وجود داشت. امیرالمؤمنین در کنار پیغمبر، معاویه در نقطهى مقابل، تا وقتى که پیغمبر اکرم مکه را فتح کرد. وقتى مکه را فتح کرد، ابوسفیان ایمان آورد، همهى کسانى که مغلوب شده بودند و ایمان و آوردند، معاویه هم ایمان آورد. شما ببینید بین این دو شخصیت که یکى اسلام را از آغاز ولادت در آغوش مىگیرد، بزرگ مىکند، حفظ مىکند، حراست مىکند، در راهش شمشیر مىزند، و بالاخره همان شمشیرزدنها به فتح مکه منتهى مىشود، و آن دیگرى در تمام این مدت به اسلام ایمان ندارد، با اسلام مىجنگد و بعد هم که مکه فتح شد، جزو مؤمنین فتح مىشود. یعنى بعد از آنى که پیغمبر غالب شد تسلیم مىشود. یک چنین وضعى است که من این فاصلهیى را که با این بیان من ترسیم کردم، از فاصلهى واقعى به مراتب کمتر و کوچکتر است. آیة الله خامنه ای ، خطبههاى نماز جمعه 1/4/1363
| |||||
|